خاله میترا
عزیز دلم امروز خاله میترا رفت استانبول.برای ارایه مقاله.ساعت 7 صبح پرواز داشت. ماهم میخواستیم برای بدرقش به فرودگاه بریم. چون قرار بود حدود ساعت 3 حرکت کنیم تصمیم گرفتیم شب زود بخوابیم ولی تو تا ساعت 1:45 بیدار بودی!ساعت 3:30 رفتیم فرودگاه امام.(البته تو خواب بودی). وقتی رسیدیم اونجا بیدار شدی.خاله میترا رفت و ما برگشتیم خونه.اونجا با دیدن هواپیما از نزدیک کلی ذوق کردی. خاله میترا،زود بیا.دلمون برات تنگ میشه.دوست داریم. ...
نویسنده :
مژگان
9:23